بادآفراه
لغتنامه دهخدا
بادآفراه . (اِ مرکب ) بمعنی عقوبت و جزای گناه و مکافات بدی باشد. (برهان ). بمعنی مکافات بدی است . (آنندراج ) (انجمن آرا) (جهانگیری ) :
ای کرده سعی و مکرمت خوان عدل تو
پاداش خوار معده ٔ بادآفراه را.
رجوع به بادافرا، بادافراه ، بادان ، باداش و پاداش شود. || بادفرا نیز گویند که بازیچه ٔ اطفالست و آن پوست پاره ای باشد مدور که ریسمانی در آن گذارند و در کشاکش آورند تا بگردش درآید و صدائی از آن ظاهر شود. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به بادافراه ، بادافره ، بادفره ، بادفر و فرفره شود.
ای کرده سعی و مکرمت خوان عدل تو
پاداش خوار معده ٔ بادآفراه را.
اثیر اخسیکتی (از آنندراج ).
رجوع به بادافرا، بادافراه ، بادان ، باداش و پاداش شود. || بادفرا نیز گویند که بازیچه ٔ اطفالست و آن پوست پاره ای باشد مدور که ریسمانی در آن گذارند و در کشاکش آورند تا بگردش درآید و صدائی از آن ظاهر شود. (برهان ) (آنندراج ). رجوع به بادافراه ، بادافره ، بادفره ، بادفر و فرفره شود.