ترجمه مقاله

بادامک

لغت‌نامه دهخدا

بادامک . [ م َ ] (اِ مصغر) مصغر بادام . بادام کوچک . || قسمی از بید (صفصاف ) است که آنرا باندلس بی بُن یا ونبر یا ینبر خوانند و از آن زنبیل و طبق بافند. (ابن البیطار). نوعی از خِلاف . || قسمی سبزی صحرائی بهاره ٔ خوردنی که در آشها کنند. || بیماریی در ستور.
ترجمه مقاله