ترجمه مقاله

باددژنام

لغت‌نامه دهخدا

باددژنام . [ بادْ، دِ ](اِ مرکب ) غلبه و بسیاری خون را گویند در اعضا که بسبب آن ریشها و دملها تولد کند. (برهان ) (ناظم الاطباء). معنی ترکیبی آن یعنی باد زشت و بد و آن سرخی مفرط است که بسبب غلبه ٔ صفرای محرق و خون صفراوی سوخته بر روی مردم عارض شود. اگر شدت کند آن روی ورم کند سرخ بادش گویند و اگر شدت بیشتر دارد مقدمه ٔ جذام است و اگر این خون در تن محرق شود مایه ٔ جروح و دمامیل خواهد بود و آنرا با تغییرو تبدیل ، بادژنام و بادژفام و بادژکام و بادژبام و بادشفام و بادشوام و بادشم و بادشنام نیز گفته اند.
ترجمه مقاله