بادوایه
لغتنامه دهخدا
بادوایه . [ بادْ ی َ / ی ِ ] (اِ) مرغکی چون گنجشک ، سیاه و سفید و کوتاه پای که چون بر زمین نشیند دشوار تواند خاست وبدین سبب بیشتر بر درخت و دیوار نشیند :
آب و آتش بهم نیامیزد
بادوایه ز خاک بگریزد.
ممکنست این کلمه لهجه ای در بالوایه بمعنی پرستوک باشد.
آب و آتش بهم نیامیزد
بادوایه ز خاک بگریزد.
عنصری .
ممکنست این کلمه لهجه ای در بالوایه بمعنی پرستوک باشد.