ترجمه مقاله

بادی

لغت‌نامه دهخدا

بادی . (ص نسبی ) منسوب به باد.
- انجیر بادی ، تین بادی ؛ انجیر پیش رس و انجیر بادی در فارس معدودی ثمر انجیر است که پیش از رسیدن دیگر انجیرهای درختی پوچ و پرباد و کم مزه رسد.
- بواسیر بادی ؛ نوعی از بواسیر.
- چراغ بادی ؛ چراغ سیمی (در تداول عامه ). چراغ فنری .
- کشتی بادی ؛ کشتی دارای بادبان . کشتی باشراع .
ترجمه مقاله