ترجمه مقاله

باد در سر افکندن

لغت‌نامه دهخدا

باد در سر افکندن . [ دَرْ س َ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از مغرور و متکبر بودن . (آنندراج ) (مجموعه ٔ مترادفات ص 256). رجوع به باد در زیر دامن داشتن ، باد در کلاه بودن ، باد در کلاه داشتن ، باد در کلاه افکندن ، باد در سر بودن ، باد در سر داشتن ، باد در سر کردن ، باد در سر شدن ،باد سنجیدن و باد شود. || خیال فاسد و اندیشه ٔ تباه کردن . (آنندراج ). رجوع به باد در سر کردن ، باد در سر داشتن ، باد در سر بودن ، باد در کلاه افکندن ، باد در کلاه بودن ، باد در کلاه داشتن ، باد در زیر دامن داشتن ، باد سنجیدن ، باد در سر شدن و باد شود.
ترجمه مقاله