ترجمه مقاله

باد کشیدن

لغت‌نامه دهخدا

باد کشیدن . [ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) تیز شدن روغن و پنیر و جز آن بعلت مجاورت هوا. فاسد شدن . رجوع به باد و بادغد شدن شود. || رنج و محنت کشیدن . میرمعزی گوید :
تو نوش خوری دایم و بدخواه خورد زهر
تو باده کشی دایم و بدخواه کشد باد.

(از آنندراج ).


و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 181 شود.
ترجمه مقاله