ترجمه مقاله

باذل

لغت‌نامه دهخدا

باذل . [ ذِ ] (ع ص ) بخشنده و سخی . (غیاث ) (آنندراج ) (فرهنگ نظام ). ج ،بُذل . عطادهنده . بسیارعطا. جوانمرد معطی . دهنده . بذل کننده و جودکننده . سخی و جوانمرد. (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله