ترجمه مقاله

باذنی

لغت‌نامه دهخدا

باذنی . [ ذَ ] (اِخ ) ابوالحسن بن باذنی (باذانی ) سمعانی گوید: جوان صالحی است ، از ابوبکر احمدبن خطیب مهنه ای و دیگران باتفاق من حدیث سماع کرد و در فتنه ٔ غز در ماه رمضان سال 549 هَ . ق . کشته شد. (از انساب سمعانی ).
ترجمه مقاله