ترجمه مقاله

بارانداز

لغت‌نامه دهخدا

بارانداز.[ اَ ] (اِ مرکب ) قسمتی از ساحل و یا بندرگاه و یا منزلی از راه که چارواداران یا کشتی ها و یا دیگر وسایل حمل و نقل مال التجاره و بار خود از ستور فروگیرند. قدسی گوید :
از خس و خار درین دشت صدا می آید
که درین منزل پرخوف مکن بارانداز.

(از آنندراج ).


رجوع به بارافکن شود.
|| فروکش شدن . (غیاث ). فروکش کردن . || مقام گزیدن . (غیاث ). رجوع به بارافکن شود.
ترجمه مقاله