ترجمه مقاله

بارانه

لغت‌نامه دهخدا

بارانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) شه تیرکه چوب کلان مکان باشد. (آنندراج ) (دِمزن ). تره ٔ [ ظ: طره ٔ ] جلو عمارات . (ناظم الاطباء). رجوع به شعوری ج 1 ورق 191 شود. || نام رستنی است . (آنندراج ). بادرنجبویه . (ناظم الاطباء). بادرنگبویه . باردو. پاردو. (دِمزن ). رجوع به شعوری ج 1 ورق 191 شود.
ترجمه مقاله