ترجمه مقاله

بارده

لغت‌نامه دهخدا

بارده . [ دَ / دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان گاوکان بخش جبال بارز شهرستان جیرفت که در 84هزارگزی جنوب خاوری مسکون و 25هزارگزی شمال راه مالرو سبزواران - کروک در کوهستان واقع است . هوایش معتدل و دارای 100 تن سکنه می باشد. شغل مردمش زراعت و صنایع دستی اهالی قالی بافی بدون نقشه و راهش مالرو است . مزرعه ٔ بندر جزء این ده است . ساکنین از طایفه ٔ رئیسی هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 8).
ترجمه مقاله