ترجمه مقاله

باریک سنج

لغت‌نامه دهخدا

باریک سنج . [ س َ ] (ص مرکب ) دقیق فکر. نکته سنج :
گذشتند بر کوه خارا برنج
وزو خیره شد مرد باریک سنج .

فردوسی .


ترجمه مقاله