ترجمه مقاله

بازداری

لغت‌نامه دهخدا

بازداری . (حامص مرکب ) نگاهداری باز. (ناظم الاطباء). بازیاری . عمل بازدار. رجوع به بازدار شود.
ترجمه مقاله