ترجمه مقاله

بازپس دادن

لغت‌نامه دهخدا

بازپس دادن . [ پ َ دَ ](مص مرکب ) رد کردن . مسترد کردن : بعد از آن برده های قبیله سرق بازپس دهند. (تاریخ قم ص 300).
گر تضرع کنی و گر فریاد
دزد زر بازپس نخواهد داد.

سعدی (گلستان ).


تو بچشمان مست و پیشانی
دل ما بازپس نخواهی داد.

سعدی (طیبات ).


ترجمه مقاله