ترجمه مقاله

بازی

لغت‌نامه دهخدا

بازی . (اِخ ) سلام بن سلیمان بازی از محدثان بود. وی در زمره ٔ محدثانی است که به بازیون مشهورند. و به باز، قریه ای در شش فرسنگی مرو منسوبند. (از تاج العروس ).
ترجمه مقاله