ترجمه مقاله

باسدار

لغت‌نامه دهخدا

باسدار. (اِ) بمعنی باجبان باشد. (آنندراج ). شاید محرف پاسداراست . رجوع به پاسدار و باجدار شود.
ترجمه مقاله