ترجمه مقاله

باشو

لغت‌نامه دهخدا

باشو. [ ش ْ ش ُ] (اِخ ) بروایت ابن حوقل شهری بسیار حاصلخیز و مستحکم در جزیره ٔ شریک بدین نام بوده و از آنجا تا قیروان یک منزل راه است . (معجم البلدان ) (مراصد الاطلاع ).
ترجمه مقاله