ترجمه مقاله

باشگل

لغت‌نامه دهخدا

باشگل . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان قاقازان بخش ضیأآباد شهرستان قزوین که در 18 هزارگزی مرکز بخش و در 12 هزارگزی راه عمومی واقع است . ناحیه ای است سردسیر و دارای 220 تن سکنه و آب آن از قنات و چشمه تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن غلات و میوه و لبنیات و شغل مردمش زراعت و گله داری و گلیم و جاجیم بافی و راه آن مالرو است . ساکنین کرد آن از طایفه ٔ جلیلوند هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
ترجمه مقاله