ترجمه مقاله

باش

لغت‌نامه دهخدا

باش . (حرف و ضمیر) با او. او را. (شرفنامه ٔ منیری ) (ناظم الاطباء). با او را(؟) (آنندراج ). امروز در تداول مردم تهران بِهِش ، بائِش است بمعنی به او یا او را و در قزوین و کرمان بِش گفته میشود.
ترجمه مقاله