ترجمه مقاله

باطل پیشه

لغت‌نامه دهخدا

باطل پیشه . [ طِ ش َ / ش ِ ] (ص مرکب ) آنکه راه ناحق پیشه سازد. بی سروپا. غوغا. (یادداشت مؤلف ) : و عامه ٔ شهر و باطل پیشه ها سرها برهنه کردند و با یکدیگر حرب اندر گرفتند و جماعتی از سواران بباب العامه هر چهارپای که یافتند بر در سرای مقتدر پی کردند. (مجمل التواریخ و القصص ).
ترجمه مقاله