ترجمه مقاله

باغ سیاووشان

لغت‌نامه دهخدا

باغ سیاووشان . [ غ ِ ] (اِخ ) باغ سیاوشان . نام نوایی از موسیقی .(فرهنگ رشیدی ) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (ناظم الاطباء). نوایی است که مطربان زنند. (فرهنگ اوبهی ) (لغت فرس اسدی مصحح مرحوم اقبال ص 405). نام صوتی است ازموسیقی . (هفت قلزم ) (برهان ). نوایی از موسیقی . (آنندراج ) (فرهنگ جهانگیری ). نغمه ای است از موسیقی . (فرهنگ ضیاء). یکی از الحان سی گانه ٔ باربد خنیاگر خسروپرویز است . (از فرهنگ شعوری ج 1 ورق 181) :
قمریان راه گل و نوش لبینادانند
صلصلان باغ سیاووشان با سروستاه .

منوچهری .


گه به بستان اندرون بستان شیرین برکشد
گه بباغ اندر همی باغ سیاووشان زند.

رشیدی .


ترجمه مقاله