ترجمه مقاله

بالابرکلا

لغت‌نامه دهخدا

بالابرکلا. [ ب َ ک َ ] (اِخ ) نام بقایای آبادیی در حدود استرآباد. رابینو گوید: راه ما به کنداب منتهی شد و آن دهی بود دارای تقریباً سی یاچهل خانه و بیشتر سکنه ٔ آنجا زمستان را در دشت استرآباد بسر می بردند. بعد چندین خانه ٔ خرابه معروف به «بالابرکلا» را مشاهده نمودیم ، آنجا قریه ٔ ویرانه ای بودکه سابقاً برکلا که از دهات هزارجریب بوده تعلق داشته است . (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 141).
ترجمه مقاله