ترجمه مقاله

بالاده

لغت‌نامه دهخدا

بالاده . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از دهستان نرم آب بخش دودانگه شهرستان ساری که در 18 هزارگزی جنوب کیاسر و 12هزارگزی شمال باختری فولاد محله واقع است . ناحیه ایست کوهستانی و سردسیر و دارای 1200 تن سکنه ، آب آنجا از چشمه سار تأمین میشود. محصول عمده ٔ آن لبنیات و غلات و محصولات دیگر دامی و شغل مردمش زراعت و گله داری است . صنایع دستی زنان شال و گلیم بافی و راهش مالرو است . در سال چهار ماه خرداد و تابستان را دراین محل ساکن اند و هشت ماه دیگر را با اجاره نمودن مراتع از دهستانهای میان دورود و قره طقان بین ساری و بهشهر و کنار دریا گله های خود را نگاهداری و در اوایل خرداد به ییلاق کوچ مینمایند. مراتع مهمی در منطقه ٔ ییلاقی دارند. مختصر غلاتی نیز زراعت مینمایند. در زمستان برای حفاظت اماکن در حدود بیست خانوار سکنه دارد. آثار قلعه خرابه ٔ بسیار قدیمی در کوه شمال آبادی معروف به «شاه دژ» وجود دارد. بین بالاده و «تیله بن » زیارتگاهی بنام میرزا فضل وجود دارد. معدن ذغال سنگ آنجا مورداستفاده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع به ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 18 شود.
ترجمه مقاله