ترجمه مقاله

بانصر

لغت‌نامه دهخدا

بانصر. [ ص ُ ] (اِخ ) نام یکی از دهستانهای بخش بابلسر شهرستان بابل است . این دهستان در شمال شهر بابل واقع است و از طرف شمال بدهستان حومه ٔ بابلسر و از جنوب بدهستان بیشه از خاور به رودخانه ٔ تالار از باختر برودخانه ٔ بابل محدود است . هوای دهستان مانند سایر نقاط دشت مازندران معتدل مرطوب است و آب قراء آن از رودخانه ٔ بابل و تالار تأمین میشود. محصول عمده ٔ دهستان : پنبه ، برنج ، نیشکر، کنجدغلات صیفی و شغل عده ای از سکنه ٔ قراء عزیزک ، خردمرد،بهنمیر و روشندان حشم داری است . تابستان برای تعلیف احشام خود به حدود ییلاقات سوادکوه میروند. این دهستان از 13 آبادی تشکیل شده و سکنه ٔ آن درحدود ده هزارتن و قراء مهم آن عبارت است از: بهمنیر، عزیزک ، بیشه سر، درزیکلا، شیخ . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
ترجمه مقاله