ترجمه مقاله

باژن

لغت‌نامه دهخدا

باژن . [ ژَ ] (اِ) گوسفند یا بزی را گویند که پیش پیش گله به راه رودو بعربی کراز خوانند. (برهان قاطع). فاز. (هفت قلزم ) (آنندراج ). نهاز. (آنندراج ). نخراز. گوسفند یا بزی که پیشاپیش گله رود. (ناظم الاطباء). گوسفند پیش رو گله . پیشرو گله ٔ گوسفندان . (فرهنگ شعوری ج 1 ص 180).
ترجمه مقاله