باژگه
لغتنامه دهخدا
باژگه . [ گ َه ْ ] (اِ مرکب ) مخفف باژگاه . باجگاه . محلی که باج گیرند :
بر باژگه آز نگر نگذری ایراک
این آز نخواهد ز تو جزدیدن بر ناژ.
و رجوع به باژگاه شود.
بر باژگه آز نگر نگذری ایراک
این آز نخواهد ز تو جزدیدن بر ناژ.
ناصرخسرو (دیوان ص 504).
و رجوع به باژگاه شود.