ترجمه مقاله

ببق

لغت‌نامه دهخدا

ببق . [ ب َ ] (اِخ )یاقوت گوید، رهنی هنگامی که از بلاد کرمان نام میبرددر شرح خبیص می گوید: «بناحیتها خبق و ببق » و من ندانستم مقصود از خبق و ببق چیست . (از معجم البلدان ). ظاهراً نام محلی بوده است چنانکه در مقامات عرفای بم آمده است که «پیر محمد... به بم آمد و... چند روزی حکومت کرد و ببق و خبیص را به تالان داد. و جبال بارز وچند محال دیگر را». و رجوع به حواشی تاریخ وزیری چ باستانی پاریزی ص 256 و مرآت البلدان ج 1 ص 162 شود.
ترجمه مقاله