ترجمه مقاله

بتة

لغت‌نامه دهخدا

بتة. [ ب َت ْ ت َ ] (ع مص ) بریدن و قطع کردن . || عاجز کردن کسی را ازرسیدن به قافله . (منتهی الارب ). || بریده شدن . || فروماندن در راه . (منتهی الارب ).
- || سکران لایبت امراً؛ یعنی بحیثی مست است که قطع و یکسو نمی کند کار را. (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || نیت و عزم روزه : در حدیث است که لاصیام لمن لایبت الصیام من اللیل ؛ یعنی نیست روزه کسی را که نیت و عزم آن را از شب نکند(منتهی الارب ). بَت ّ. (منتهی الارب ) . و رجوع به بت شود. || بریدن ازهمسر و دوست . طلاق باین دادن : طلقها بتة و بتاتاء؛ طلاق باین داد که در آن رجعت جایز نیست . (منتهی الارب ).و رجوع به بتات شود. طلقها بتة و بتاتاء؛ ای بتلة بائنه ؛ یعنی بریدنی که در آن بازگشت نباشد دیگر و طلقها ثلاثاًبتة که در هر دو بازگشت نیست . (از اقرب الموارد). طلاق باین داد او را که در آن رجعت جایز نیست . (یادداشت مؤلف ).
- البتة ؛ قطعاً و جزماً (از: ال +بت + ة) لاافعله بتة و البتة؛ نخواهم کرد این کار راهرگز. نخواهم کرد آن را جزماً و قطعاً. (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله