ترجمه مقاله

بجل

لغت‌نامه دهخدا

بجل . [ ب َ ج َ ] (ع اِ) افتراء. بهتان . (آنندراج ). تهمت . (منتهی الارب ). || شگفت . (آنندراج ) (منتهی الارب ). || دنائت و دون همتی . (آنندراج ). و از آن است قول لقمان بن عاد که در ذم برادر خویش گفته خذی منی اخی ذا البجل ؛ ای انه قصیر الهمة یرضی بخسائس الامور و لایرغب فی معالیها. (منتهی الارب ). فرومایگی . پست فطرتی . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله