ترجمه مقاله

بحرانی

لغت‌نامه دهخدا

بحرانی . [ ب َ ] (ص نسبی ) منسوب به بحران . (ناظم الاطباء). منسوب به بحرین . (از المنجد). انتساب به بحر. (از انساب سمعانی ). || آنچه منسوب باشد به شهر بحرین . (آنندراج ). || (اِخ ) شیخ احمد و شیخ جعفر و شیخ حسین و شیخ سلیمان و شیخ عبدالعلی و سید ماجد و شیخ محمد از رجال فقه و علمای اسلامی . و رجوع به ریحانة الادب زیر همین نامها شود.
ترجمه مقاله