ترجمه مقاله

بدبن

لغت‌نامه دهخدا

بدبن . [ ب َ ب ُ] (ص مرکب ) بدبنیاد. (از ولف ). بدنژاد :
تو از بدبنان بودی و بدنشان
نه از تخم ساسان رسیدی بنان .

فردوسی .


ترجمه مقاله