ترجمه مقاله

بدح

لغت‌نامه دهخدا

بدح . [ ب َ ] (ع مص )دریدن . (آنندراج ). شکافتن . (تاج المصادر بیهقی ). || زدن بعصا. (آنندراج ). بچوب زدن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). و رجوع به بدوح شود.
ترجمه مقاله