بدروشنلغتنامه دهخدابدروشن . [ ب َ رَ وِ ] (ص مرکب ) بدرفتار. (یادداشت مؤلف ) : شفیعباش بر شه مرا بدین زلت چو مصطفی بر دادار بدروشنان را.دقیقی (از یادداشت مؤلف ).