بدل
لغتنامه دهخدا
بدل . [ ب ُ دُ ] (اِ) جمعی است سر و پا برهنه که آن را در هند بودله گویند و زن فاحشه ٔ کوچه گرد را بودلی . (آنندراج ) :
همه رفعت مآب لیک دنی
همه فطرت مآب لیک بدل .
ورجوع به ماده ٔ بعد شود.
همه رفعت مآب لیک دنی
همه فطرت مآب لیک بدل .
فوقی [ در هجو ابنای زمان ] (از آنندراج ).
ورجوع به ماده ٔ بعد شود.