ترجمه مقاله

بدون

لغت‌نامه دهخدا

بدون . [ ب ِ ن ِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) بغیر. بجز. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). بی . بلا. (یادداشت مؤلف ): بتلاء؛ عمره ٔ بدون حج . (منتهی الارب ). اراضی بدون مالک ؛ یعنی بی مالک . بدون او این کار میسر نیست ؛ یعنی بی او. (از یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله