بدگریلغتنامه دهخدابدگری . [ ب َ گ َ ] (حامص مرکب ) بدکاری . (یادداشت مؤلف ) : بدگری کار هیچ عاقل نیست دل که پرغائله ست آن دل نیست .سنایی (از یادداشت مؤلف ).