ترجمه مقاله

بدیهة

لغت‌نامه دهخدا

بدیهة. [ ب َ هََ ] (ع اِ) آغاز: لک البدیهة؛ یعنی تراست آغاز کردن . || ناگاه . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). مفاجاة. (از اقرب الموارد). حدیث : من رآه بدیهةً هابه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || سخن بی اندیشه ، یقال هو ذوبدیهة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سخن نااندیشیده . (مهذب الاسماء): اجاب علی البدیهة؛ پاسخ گفت نااندیشیده . (از اقرب الموارد). و رجوع به بدیهه شود.
ترجمه مقاله