ترجمه مقاله

برادری

لغت‌نامه دهخدا

برادری . [ ب َ دَ ] (حامص ) برادر بودن . اخوت . اخاء. اخاوت . (یادداشت بخط مؤلف ). مؤاخات و نسبت اخوت و خویشی . (منتهی الارب ) :
آئین برادری وشرط یاری
آن نیست که عیب من هنر پنداری .

سعدی .


|| مساوات . (فرهنگ فارسی معین ).
ترجمه مقاله