ترجمه مقاله

براغ

لغت‌نامه دهخدا

براغ .[ ب ُ ] (ص ) فربه و با موی گردن پرپشت و یکدست مخملی ، و آن صفتی است گربه را. براق . رجوع به براق شود.
- براغ شدن بر کسی ؛ براق شدن . بخشم به او نگریستن . با خشم و غضب به سوی او متوجه شدن . (یادداشت مؤلف ).
ترجمه مقاله