ترجمه مقاله

برافروخته شدن

لغت‌نامه دهخدا

برافروخته شدن . [ ب َ اَ ت َ / ت ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مشتعل شدن . آتش گرفتن . || روشن شدن . || خشمگین شدن . || سرخ شدن و گلگون گشتن از شرم یا خشم یا شادی . || رایج شدن . رجوع به برافروخته و برافروختن شود.
ترجمه مقاله