ترجمه مقاله

براه

لغت‌نامه دهخدا

براه . [ ب ُ ] (نف ) قطعکننده . قاطع. برّنده . برّا. و این کلمه در «ناخن براه » جزو دوم است از کلمه ٔ مرکب و در بیت ذیل مستقل بکار رفته است :
بپوشی همان پوستین سیاه
یکی کارد بستان تو با خود براه .
(یادداشت بخط مؤلف از فردوسی چ بروخیم ج 9 ص 2822).
و نیز ممکن است براه صورتی از پراه و پیراه باشداز مصدر پیراهیدن و پیراستن که در پوست پیراه بمعنی دباغ آمده است .
ترجمه مقاله