ترجمه مقاله

برتافته

لغت‌نامه دهخدا

برتافته . [ ب َ ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ) نعت مفعولی مرکب از برتافتن . رجوع به برتافتن و تافتن شود: عقلاء؛ شتر ماده ٔ برتافته پای . (منتهی الارب ).
- برتافته شدن ؛ خشمگین شدن . رجوع به تافته شدن شود.
ترجمه مقاله