برخاشلغتنامه دهخدابرخاش . [ ب ِ ] (ع اِ) تنگی و حیص و بیص ؛ وقعوا فی خرباش و برخاش . (منتهی الارب ). مأخوذ از پرخاش فارسی ، تنگی و آشوب . (ناظم الاطباء). شور و غوغا. رجوع به پرخاش شود.