برخطرلغتنامه دهخدابرخطر. [ ب َ خ َ طَ ] (ص مرکب ) باخطر. خطرمند : همگان برخطرند آنکه مقیمند وگرره نیابند سوی باخطران بیخطرند.ناصرخسرو.