ترجمه مقاله

برزا

لغت‌نامه دهخدا

برزا. [ ب َ ] (نف ) ورزو. (یادداشت مؤلف ).
- گاو برزا ؛ گاو نر. گاو زراعت . گاو که برای شخم کردن است : بگیرند شحم حنظل و بوره از هریکی دودانگ ، ماذریون و نشادر از هریکی دانگی همه را به زهره ٔ گاو برزا بسرشند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). با روغن زیت کهن با زهره ٔ گاو برزا بکام و زبان بمالند.
ترجمه مقاله