برصوم
لغتنامه دهخدا
برصوم . [ ب ُ ] (ع اِ) غلاف قاروره (منتهی الارب ) (آنندراج ) و اگر از جگن باشد بپارسی پیزری گویند. (یادداشت مؤلف ). || پوست پاره ای که سر قاروره و مانند آن را بدان بندند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه مر شیشه بدان سخت کنند. ج ، براصیم . (مهذب الاسماء).