ترجمه مقاله

برناک

لغت‌نامه دهخدا

برناک . [ ب َ / ب ُ ] (ص ، اِ) جوان . (برهان ). مرد جوان . (ناظم الاطباء). || نوچه ٔ اول عمر. (برهان ). || جوانی . (ناظم الاطباء). || حنای دست و پا. (برهان ). برنا. رجوع به برنا شود. || آبدست خانه . (ناظم الاطباء).
ترجمه مقاله