ترجمه مقاله

برنوس

لغت‌نامه دهخدا

برنوس . [ ب َ / ب ُ ] (اِ) لشکر و لشکری . (برهان ) (از آنندراج ). قشون و لشکر سپاه . (ناظم الاطباء). || (اِخ ) نام یکی از سپه داران است . (برهان ). برنوش . و رجوع به برنوش شود.
ترجمه مقاله