ترجمه مقاله

بروبرو

لغت‌نامه دهخدا

بروبرو. [ ب ُ رَ / رُو ب ُ رَ / رُو ] (اِمص مرکب ) کلماتی که پیشاپیش بزرگان گاه عبور از کوی و برزن گفتندی . (یادداشت دهخدا). بردابرد. برد. || رواج کار و رونق بازار. (فرهنگ لغات عامیانه ).
- بروبرو داشتن ؛ مرتبت و اقتداری را مالک بودن . (یادداشت دهخدا). جلال و شکوه داشتن . بروبیا داشتن .
- || مورد توجه بودن . (فرهنگ لغات عامیانه ).
ترجمه مقاله